به گزارش پرواز قلم به نقل از پایگاه خبری کلام قلم، امروزه یکی از موضوعات پرطرفدار و مهم ، برند و برندینگ است. در واقع تمامی کسب و کار ها تمایل دارند یک برند قوی داشته باشند و در کنار برند تجاری، برند شخصی نیز مورد توجه مدیران قرار گرفته است.
با این اوصاف گفتگویی ویژه با متخصص برندینگ و بنیانگذار آژانس برندینگ تارگت جناب دکتر رضا رمضانی انجام شد که حاصل گفتگو در ادامه تقدیم نگاه سبزتان می گردد.
مصاحبهگر: دکتر ملیکا ملکآرا – خبرگزار رسانه تحلیلی کلام قلم
مصاحبه شونده: دکتر رضا رمضانی – متخصص برندینگ و بنیانگذار آژانس برندینگ تارگت
خبرنگار: جناب دکتر رمضانی شما به عنوان متخصص برند ، تعریف تان از برند چیست و چرا برندسازی حائز اهمیت است؟
رمضانی: برند موجودیست ذهنی که در عین ریشه دارد. به عبارت دیگر برند؛ مفهومی است که با وجود اینکه وجود خارجی ندارد و ما آن را نمیبینیم و لمس نمیکنیم، اما هر روز و هر ساعت، آنها را در ذهن مان میپروانیم، با آنها زندگی میکنیم و با تمام وجود آنها را حس میکنیم. به عنوان مثال بیایید یک روز عادی خودمان را بررسی کنیم!
ما صبح با صدای آلارم گوشی «آیفون» خود از خواب بیدار میشویم، زیر دوش برند «قهرمان» حمام میکنیم، با حوله «برقلامع» خودمان را خشک میکنیم، برای صبحانه احتمالا پنیر «کاله» میخوریم، برای رفتن به سرکار سوار خودروی «پژو» خودمان میشویم، برای نهار ساندویچ «هایدا» سفارش میدهیم، برای رفتن به نقطه خاصی از شهر از «اسنپ» استفاده میکنیم و … .
میبینید! ما هر ساعت و هر لحظه با برندها، سر و کار داریم و به عبارتی با آنها زندگی میکنیم!
چرا؟! چون برندها پاسخی کوتاهتر، سریعتر و در اکثر مواقع درستتر برای تمام نیازهای ما هستند؛ مخصوصا در زندگی ماشینی و پر سرعت امروز که ما زمان زیادی برای جستجو و یافتن بهترین پاسخ برای نیازهایمان نداریم.
برای همین است که امروزه برندسازی از اهمیت ویژهای برخوردار است و تقریبا با اطمینان می توان گفت که هیچ کسبوکاری بدون فرآیند برندسازی به موفقیت نمیرسد.
خبرنگار: تفاوت برند با نام تجاری چیست؟
رمضانی: برند سرشار از حس و عاطفه است، در حالی که نام تجاری، تنها یک اسم است!
در واقع برندها علاوه بر ذهن مخاطب در قلب او هم رخنه میکنند و مخاطب نه تنها بر اساس دلایل و ویژگیهای منطقی، بلکه فراتر از این بر اساس احساسی که به آن برند خاص دارد، محصول آن برند را انتخاب میکند. به عبارت دیگر ما برندها را شاید بر اساس دلایل منطقی انتخاب کنیم، اما قطعا بر اساس احساسی که نسبت به آنها پیدا میکنیم به رابطه با آنها ادامه میدهیم. در حقیقت ما تنها برندهایی را که دوست داریم در زندگی روزمره خود راه میدهیم. در حالی که یک نام تجاری که هنوز برند نشده است، فاقد بعد احساسی بوده و تنها مشهور است و ما نمیتوانیم آنها را دوست داشته باشیم.
خبرنگار: آیا برندسازی فقط برای شرکتهای بزرگ مفید است؟ یا برای کسب و کارهای کوچک هم مورد نیاز است؟
رمضانی: سالها قبل که دانشجوی رشته مدیریت بازاریابی بودم یک جملهای بود که میگفت:
Marketing is everything
اما پس از سالها تحصیل و کسب تجربه در هر دو رشته بازاریابی و برندسازی، فکر می کنم باید بگوییم:
Branding is everything
این جمله می گوید ما هر کاری می کنیم، چه یک مغازه کوچک، چه یک کسب و کار خانگی، چه یک شرکت بزرگ، در هر صورت نیاز اساسی و مبرم به برندسازی داریم؛ چرا که در هر حالتی ما با مخاطب و مشتری سر و کار داریم، و این یعنی مخاطب تصوری از ما، کسب و کارمان و محصول مان در ذهن خود دارد که موجب ایجاد احساس در قلب وی میشود.
خبرنگار: ما چگونه می توانیم برند خود را خلق کنیم؟
رمضانی: خلق یک برند، مانند خلق یک انسان خوب است. همانطور که یک انسان ابتدا باید به دنیا بیاید، راه رفتن و سخن گفتن بیاموزد، با اطرافیان خود ارتباط برقرار کند، در خانواده و سپس مدرسه و جامعه زندگی کند و طی سالیان دراز با رفتار، گفتار و کردار درست از خود نام نیکی بر جا بگذارد، برند هم دقیقا مانند یک انسان ابتدا باید خلق شود، اگرچه شاید مرحله خلق برند با ثبت آن انجام پذیرد، اما رشد و توسعه و ماندگاری برند بسیار مهمتر از خلق یا همان ثبت برند است. عاملی که باعث ماندگاری برند میشود، تنها خلق آن نیست، بلکه تداوم در برقراری با مخاطب و ایجاد حس خوب در آنهاست.
خبرنگار: آیا خلق یک برند تجاری به تنهایی برای موفقیت یک کسب و کار کفایت میکند یا باید همواره به فکر رشد و توسعه برند خود باشیم؟
رمضانی: همان طور که در پاسخ سوال قبل عرض کردم خلق یک برند شرط لازم، اما ناکافی برای برند شدن است. شرط لازم و کافی همواره رشد کردن و همگام به سلیقه بازار و مخاطب گام برداشتن است. برندهای بزرگی همچون «کداک» و «نوکیا» مثال بارز برندهایی هستند که همگام با نیاز بازار توسعه پیدا نکردند و به ناچار از گردونه رقابت حذف شدند.
خبرنگار: در اکثر مواقع دو علم برندسازی و بازاریابی در کنار یکدیگر به کار میروند، شما به عنوان متخصصی که در هر دو رشته تحصیلات و تجربه مرتبط دارید، لطفا نقاط اشتراک و افتراق این دو علم را بفرمایید.
رمضانی: ما در علم بازاریابی بیشتر بر تکنیکهای جذب مشتری تکیه داریم. مانند پروموشنهای مختلف، پیامکهای تبلیغاتی، بازاریابی چریکی و … . در تمام این روشها ما تنها به جذب مشتری میاندیشیم. مثلا با پایین آوردن حاشیه سود، سعی می کنیم رقبا را پشت سر بگذاریم، اما در برندسازی تمرکز اصلی بر روی ایجاد ارتباط عاطفی با مخاطب است و در کنار آن بر روی تکنیکهای بازاریابی همسو با هویت و شخصیت برند نیز کار میشود.
خبرنگار: چرا معمولا افراد، آشنایی بیشتری با برند تجاری دارند تا برند شخصی و تفاوت آن ها در چیست؟
رمضانی: برندسازی تجاری و برندسازی شخصی دو گرایش مختلف از علم برندسازی هستند. پرسونال برندینگ در کشور عزیز ما قدمت چندانی ندارد و کمتر از یک دهه است که مردم درباره این عبارت میشنوند و صحبت میکنند.در حالی که بیش از ۳-۴ دهه است که درباره برندهای مختلف تجاری ایرانی و خارجی صحبت میکنند و از محصولات آنها استفاده میکنند. برندهایی مانند مینو، کبریت توکلی، کفش ملی، لوازم خانگی ارج، پیکان، خودروهای جنجال موتور، بیوک، کادیلاک و …
در واقع هر دو گرایش دارای کلیات و قواعد یکسان برندسازی هستند، اما در جزییات است که با هم تفاوت دارند. برند تجاری برای یک محصول یا خدمت که غالبا اهداف تجاری دارند، طراحی و ارائه میشود. شاید هزاران نفر پشت سر آن برند در حال تلاش و تکاپو هستند، اما ما فقط آن برند را میشناسیم، مانند برند «کاله». در حالی که برند شخصی تنها در مورد یک شخص است، درباره ویژگیهای ظاهری، اخلاقی، رفتاری آن شخص، عکسالعمل آن فرد درباره اتفاقات اجتماعی، سیاسی و … .
مجموع این عوامل، تصویری از آن فرد در اذهان عمومی ایجاد میکند که در نهایت به تشکیل “برند شخصی” منجر میشود.
خبرنگار: لطفا بفرمایید برندسازی شخصی چه تاثیری در رشد کسب و کارها دارد؟
رمضانی: اگر کسب و کار بر پایه برند شخصی باشد که تاثیر مستقیم بر موفقیت آن کسب و کار دارد. مانند برند شخصی یک معلم یا یک آرایشگر و اگر کسب و کار بر پایه یک برند تجاری باشد (مانند برند تسلا یا برند دیجیکالا) برند شخصی مدیرعامل و سایر مدیران بر موفقیت یا عدم موفقیت آن برند تجاری تاثیر بسیاری دارد. طبق تحقیقات مردم از برندهایی که مدیرانش محبوب و قابل اعتماد هستند، بیشتر خرید میکنند تا از سایر برندها.
خبرنگار: جناب دکتر، چگونه میتوانیم برند شخصی خود را توسعه دهیم؟
رمضانی: در پاسخ به این سوال باید بگویم متاسفانه در چند سال اخیر، تصور بر این بود که با جوسازی و ایجاد هیاهوی رسانهای میتوانیم برند شخصی خود را توسعه دهیم؛ در حالی که اگر به به تاریخ پربار کشور عزیزمان نیک بنگریم، میبینیم که نام افرادی در تاریخ ماندگار شده است که در زمینه فعالیت خود و تخصصی که داشتهاند جزو بهترینها بودهاند. از حضرت حافظ در ادبیات گرفته تا دکتر حسابی در ریاضیات. البته که این روزها با وجود رسانههای بسیاری که دسترس عموم مردم است، هیاهوی رسانهای ابزاری مفید برای برندسازی شخصی به شمار میرود، اما قطعا اگر تخصص و مهارت لازم وجود نداشته باشد، آن برند شخصی با همان سرعتی که رشد کرده است، نابود می شود.
خبرنگار: لطفا برای مخاطبین بفرمایید به منظور ایجاد برند شخصی، چه مهارتهایی باید کسب کرد؟
رمضانی: مهارتهایی که باید بیاموزیم به دو دسته تقسیم میشوند: اول مهارتهای تخصصی مربوط به زمینهای که در آن فعالیت میکنیم. مثلا کسی که می خواهد به عنوان یک اقتصاددان در سطح جامعه مطرح شود، ابتدا باید علم و دانش خود را در این زمینه به بالاترین حد ممکن برساند. دوم مهارتهای عمومی و اجتماعی مانند فن بیان، احترام به دیگران، پوشش، صداقت و … .
خبرنگار: جناب دکتر چرا برندسازی شخصی برای یک کارآفرین و صاحب کسب و کار مهم است؟
رمضانی: همان طور که در پاسخهای قبلی عرض کردم، مردم دوست دارند از برندهایی خرید کنند که مدیران آن دارای محبوبیت بیشتری بوده و قابل اعتمادتر هستند. همین نکته میزان اهمیت برندسازی شخصی را برای یک کارآفرین و صاحب کسبوکار نشان میدهد.
خبرنگار: شما به عنوان کارشناس این حوزه، آینده برندسازی را چگونه می بینید؟
رمضانی: با توجه به افزایش دانش برندسازی در سالهای اخیر به ویژه با تلاشی که جناب دکتر شهریار شفیعی و آکادمی برند ایران انجام دادهاند، سطح آگاهی متخصصان و همچنین عموم مردم نسبت به این علم افزایش یافته است و امیدوارم این آگاهی روز به روز بیشتر شود و ما شاهد روزی باشیم که کارآفرینان دلسوز کشور عزیزمان ایران در رشتههای خود در دنیا شناخته شده و سرآمد شده اند.
خبرنگار: بر اساس سوابق و تجارب شما، چه راهکارها و گام هایی جهت رشد و گسترش برند شخصی دارید؟
رمضانی: گام اول: رشد و توسعه فردی مانند افزایش عزت نفس، تقویت فن بیان
گام دوم: افزایش مهارتهای اجتماعی مانند طرز برخورد با مخاطب، همکار، رقیب و…
گام سوم: افزایش مهارتهای تخصصی
گام چهارم: بالا بردن میزان آگاهی مخاطبین نسبت به ویژگیهای برند شخصی خود