به گزارش پایگاه خبری پرواز قلم، بیمه از ابزارهای مهم و اساسی در دنیای متمدن امروزی است که نقش بسزایی در کاهش ریسک و تامین امنیت مالی و ذهنی و درنهایت ایجاد بسترهای لازم برای توسعه اقتصادی کشور دارد. محیط های اقتصادی تاثیر عمیقی بر رشد صنعت بیمه دارند. تاریخ نشان داده است که اگرچه عملکرد صنعت بیمه ارتباط نزدیکی با شرایط اقتصادی دارد، اما بیمه زندگی توانسته است در محیط های مختلف اقتصادی زنده بماند و توسعه یابد. گسترش بیمه عمر از شکاف طبقاتی و فقر جلو گیری می کند و ارتباط نزدیکی با میزان رفاه اقتصادی و اجتماعی در هر کشوری دارد. عوامل موثر بر تقاضای بیمه عمر در ایران تابعی از درآمد سرانه واقعی, نرخ پس انداز, نرخ تورم و نرخ باسوادی در نظر گرفته شده است. اهمیت بیمههای عمر تا حدی است که در بررسی سطح توسعه یافتگی کشورها، شاخصی معتبر محسوب میشود. بیمه بهعنوان بخش عمدهای از نظام مالی هرکشور، با ایجاد امنیت و اطمینان، زمینه گسترش فعالیتهای تولیدی و خدماتی را فراهم میکند. عوامل متعددی بر صنعت بیمه عمر و رشد آن تأثیرگذار است که مطالعه و شناخت فراگیر درباره آنها و اقدام در زمینهی رفع و یا کنترل اثرات منفی هریک، میتواند به نوبه خود در پیشرفت این بازار بالقوه، تأثیر بسزایی داشته باشد. تورم بر حق بیمههای دریافتی، اثر منفی دارد و با افزایش نرخ تورم و شاخص قیمت کالاهای مصرفی، انگیزه مردم جهت خرید بیمههای عمر کاهش مییابد. با افزایش قیمت کالاهای مصرفی، انگیزه پس انداز مردم در حال حاضر کاهش مییابد و همچنین، افزایش قیمت سبب کاهش قدرت خرید و بی ارزش شدن پول میشود. همچنین نرخ بیکاری اثر مثبت و معنادار بر ضریب نفوذ بیمۀ عمر دارد. در جامعه ای که نرخ بیکاری در حال افزایش است، اطمینان فرد نسبت به آیندۀ شغلی خود کاهش می یابد و فرد ممکن است با ریسک از دست دادن شغل و دغدغۀ ناشی از فقدان یا کمبود درآمد آینده خود مواجه باشد. وی برای مواجه شدن با این ریسک، به فکر ایجاد درآمدی برای آیندۀ خود و خانواده اش می افتد. یکی از راههای مقابله با این ریسک، خرید بیمۀ عمر در دوران کنونی و دریافت مستمری یا سرمایهی بیمهی عمر در دوران آینده است. در واقع فرد با خرید بیمۀ عمر، آرامش را برای خود و خانواده اش فراهم میکند. اگر تولید ناخالص داخلی سرانه یک درصد افزایش یابد، هزینههای بیمه عمر و به دنبال آن تقاضای بیمه عمر در کشورها به میزان 88/0 درصد افزایش مییابد. دلیلش این است که انسانها با بالاتر رفتن درآمدشان مصرف خود را نیز تغییر میدهند و به آن سطح مصرف عادت میکنند و به همین دلیل با خرید بیمه عمر سطح مصرف خود را در برابر تغییرات احتمالی درآمد در آینده تضمین میکنند. این ویژگی را بیشتر در کشورهای توسعه یافته میتوان درنظر گرفت؛ چراکه در کشورهای در حال توسعه و یا با درآمدهای پایین و متوسط به دلیل سطح آگاهی پایین مردم از بیمه عمر، افزایش درآمد بیشتر صرف مخارج جانبی خواهد شد و ممکن است استقبال از بیمههای عمر تنها مورد توجه بخش خاصی از جامعه قرار گیرد؛ بنابراین با استفاده از افزایش تبلیغات و متنوع کردن روشهای فروش، میتوان حساسیت تقاضا برای بیمههای عمر را نسبت به درآمد بالا برد. ضریب نفوذ بیمهی عمر، یکی از اساسی ترین شاخص های توسعه یافتگی کشورها محسوب می شود. امروزه برای افزایش تقاضای بیمۀ عمر، نمی توان فقط از روش های قدیمی مانند کاهش قیمت بیمه نامه استفاده نمود، بلکه توسعۀ بیمۀ عمر نیاز به ایجاد محیطی آرام و مناسب دارد و با ایجاد چنین محیطی میتوان بازار بیمۀ عمر را به سوی کارایی و پویایی سوق داد. در پایان لازم است به این نتیجهگیری مهم اشاره نمود که دولت در صنعت بیمه دارای نقش های اساسی است و مجموعۀ این نقش ها، توانمندی و کارآمدی این صنعت را تضمین می کند. از جمله نقش های دولت می توان به نقش اطلاع رسانی اشاره کرد که بیمه گذاران را نسبت به توانگری شرکت های بیمه در ادای تعهدات آتی آنها آگاه می سازد. دولت در مقام ناظر، بیمه گران را ملزم به افشای اطلاعات جامع، مناسب، مرتبط و به موقع برای ارائهی خدمات به بیمه گذاران و فعالان بازار بیمه ای بهخصوص بیمۀ عمر می کند. بهطوری که نگرشی شفاف از فعالیت های کسب و کار، عملکرد و موقعیت مالی آنها به دست آید. همچنین انتظار می رود با برقراری شفافیت در بازار بیمه، شناخت ریسکهایی که بیمه گران با آن مواجه هستند، میسر شود و روش هایی که در آن ریسک ها مدیریت می شوند، بهتر شوند.
به قلم: دکتر محسن صادقی نیه – مدرس، مولف و مشاور سازمانی