به گزارش پایگاه خبری پرواز قلم، طلاق به معنای پایان دادن قانونی ازدواج و جدایی همسران از یکدیگر می باشد که به طبع، حقوق و تکالیف متقابل زوجین نسبت به هم ازبین می رود.
حال به علل طلاق می پردازیم:
۱٫ عدم شاخت کافی زوجین از یکدیگر قبل از پیوند زناشویی می باشد که حائز اهمیت است که آیا از نظر فرهنگی، اجتماعی و طبقاتی و مذهبی و سنی همخوانی دارند یا نه.
۲٫ عدم تفاهم و یا نداشتن ارتباط موثر یعنی زوجین باید مهارت گفت و گو کردن، گوش دادن و توانایی حل مسأله را داشته باشند، و کلمه من را از زندگی حذف کنند و باید ما بشونند تا به هدف زندگی مشترک دست پیدا کنند.
۳٫ برای هم در رابطه ای که هستند تکراری می شوند. رابطه ی زناشویی باید آنقدر مستحکم باشد که زوجین هرروز و هرلحظه با در کنار هم بودن احساس تا تازگی دشته باشند و هیچوقت از هم خسته نشود و این مستلزم حس مهم بودن برا یکدیگر هست.
۴٫ دخالت های بیرون از کانون زناشویی. برا رفع این مشکل زن و شوهر باید چنان رابطه عمیق و عالی داشته باشند که مانع نفوذ دیگران در زندگی مشترکشان شوند. و آن مهارت مرد یا زن نسبت به خود در خانواده می باشد که باید در مرحله اول باید زن و مرد وابستگی به خانواده هایشان را رها کنند و باید یاد بگیرند عدم وابستگی و مسئولیت پذیری در زندگی مشترک را. دخالت کار و شغل که از علل بیرونی است، زمان و اوقات کاری باید متناسب باشد تا زوجین بیشتر در کنار هم وقت بگذارند و این عامل نباید علت فاصله زوجین باشد،بلکه کار و شغل ابزاری برای زندگی است نه مانع و سد برای آن.
آثار طلاق:
نبود ناگهانی همسر ممکن است باعث ایجاد اضطراب و حراس شود، هرچند که برخی از افراد با طلاق احساس رضایت میکنند ولی معمولا زنان از طلاق نسبت به مردان بیشتر زیان می بینند چه از نظر اقتصادی و چه روانی و اجتماعی.
کودکانی که والدینشان از هم جدا شدند ممکن است دچار افسردگی عاطفی شوند، که اثرات مخربی بر جامعه نیز وارد میکند.
به قلم: پریا فلاح – کارشناس حقوق